جز تو تموم دنیا پر

artimis_samoiil@yahoo.com

نیمکت عاشقی یادت هست؟
کنار هم، نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود..
بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،
برگهای رنگینش را به نشانه عشقمان بر سرمان می ریخت..
او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز می کشید،
اما اکنون پاییز.. نبودنت را، جداییمان را به رخ می کشد.

 

بگو، صدایم کن، بیا تا دوباره ما شویم،
مرحمی بر سوز دلم باش، نگاه کن، پاییز به من می خندد، بیا داغ جداییمان را به دلش بگذاریم.
بیا کلاغ ها را پر دهیم تا خبر وصلمان را به پرستوها مژده دهند.
دوباره صدایم کن..

 

http://s1.picofile.com/file/6574887322/24osl5w.jpg

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 16:55 توسط negin| |

                                                  پشت دریا ها

 

قایقی خواهم ساخت

خواهم انداخت به اب

دور خواهم شداز این خاک غریب

که در ان هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق

قهرمانان را بیدار کند

 

قایق از تور تهی

ودل از ارزوی مروارید

همچنان خواهم راند

نه به اب ها دل خواهم بست

نه به دریا پریانی که سر از اب به درمی اوردند

ودر ان تابش تنهایی ماهی گیران

میفشانند فسون از سر گیسوهایشان

همچنان خواهم راند

 

پشت دریا ها شهری است

که در ان پنجره ها رو به تجلی باز است

بام ها جای کبوتر هایی است

که به فوارههوش بشری مینگرد

دست هر کودک ده ساله ی شهر شاخه ی معرفتی است

مردم شهر به یک چینه چنان مینگردند

که به یک شعله به یک خواب لطیف

خاک موسیقی احساس تو را میشنود

و صدای پر مرغان اساطیر می اید در باد

پشت دریا ها شهری است

که در ان وسعت خورشید به اندازه ی چشمان سحرخیزان است

شاعران وارث اب و خرد و روشنی اند

پشت دریا ها شهری است

قایقی باید ساخت

نوشته شده در دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:,ساعت 17:7 توسط negin| |

نوشته شده در یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:,ساعت 18:0 توسط negin| |

Design By : Night Melody